Sunday 21 February 2016

قربانت گردم
راپورت رسیده است که کرور کرور از جان نثاران به شکرانه ایام ماضیه بیست ‌دویّم بهمن سنه۱۳۵۷ به خیابان آمدند جهت مرده باد زنده باد به هر کسی‌ که دم دستشان بود از جمله ینگه دنیا، در این میان کریم شیره‌ ایی شهکار زده بود و با یک روحوضی گروهی از بنده گان همایونی را با قل و زنجیر به شکل تفنگچی‌های دستگیر شده ینگه دنیا بزک کرده بود که پنداشتی شما را سخت مسرور کرده بود.
دستشان درد نکند اگر حکومت فخیمه این روحوضی‌ها و از جمله خیمه شب بازی انتخباد! را اجرا نکند رعیت یادش میرود که روزگاری در سنوات ماضیه فتوگراف قبله عالم شاه شهید در ماه رویت شده بود. و این روحوضی‌ها از همان‌جا شروع شده است.
قربانت گردم رعیت قدر این روحوضی‌های مفتی را نمی‌داند.
از آب کرج با درشکه به سمت غور خانه می‌آمدم که درشکه چی‌ به کنایه گفت: همهٔ نحسی‌ها از عر عر آن الاغ آغاز شد. منظورش را پرسیدم عرض کرد همینجوری یاد جمله اول کتاب روزگار سپری شده نوشته منورلفکر آقا محمود دولت آبادی افتادم که خدایش حفظ کند.
قربانت گردم پنداشتی این درشکه چی‌ سرش بار تنش بود.
جان نثار

No comments:

Post a Comment