Sunday 29 May 2016

کمانچه کشی‌ قبله عالم

(کمانچه کشی‌ قبله عالم)

قربانت  گردم
راپورت آمده است پنداشتی  نبات شیراز
حاجی خان احمد آقا جنتی نمیر سلطنه که خود کم مانده بود پشت درب مجلس عصا داران همایونی (خبرگان)جا بماند به تدبیر و تیز هوشی قبله عالم اکنون رئیس این مجلس شده است
بیت :
عزیز مصر به رغم برادران غیور
ز قعر چاه بر آمد به اوج ماه رسید.
در مجلس شورا هم وکیل اول رعیت نشیمنگاهش با صندلی ریاست مماس نگردید جخ رعیت فهمیده است که به چه کسانی‌ رای داده است.
و این اشیا که رعیت از صندوق های  معجزه گر‌ همایونی  (همان که عباس می‌اندازیم کناس اخذ میشود) خارج کرده است همه از جان نثاران درب خانه  بودند که بند نافشان در اندرونی همایونی چال شده است.
فدایت گردم هیچ کس چنین زرنگی  نداشت که شما داشتید آخر زرنگ بودن  هم حدی دارد!
درویشی در دهانه کاروانسرای حاج نور الله گردنه تنباکو یراق اسب درشکه مان را چسبید و گفت:این داستان را شنیده ای‌ که در شبی تار دزدی مشغول بریدن قفل دکانی بود کسی‌ او را دید و از و پرسید چه میکنی‌؟ دزد گفت کمانچه میکشم !پرسید پس صدایش کوو؟ گفت صدایش صبح در میاید! کمانچه ای‌ که قبله عالم در شب تار انتخابات همایونی کشیدند امروز صدایش در آمده است  که رعیت به چه کسانی‌ رای داد؟
هنوز مانده‌ام حیران که این درویش قصد داشت به قبله عالم کنایه بزند یا از کمانچه کشی‌ ماهرانه همایونی تمجید کند؟! بهتر است روزه شک دار نگیریم و خون این درویش را هم مباح کنیم.
خاک پای ذات اقدس همایونی
تلقرافچی

Tuesday 24 May 2016

معرفت قبله عالم

معرفت قبله عالم

قربانت گردم

از اندرونی پیغام فرستادید به جان نثاران که موافق برهم زدن سخنرانی‌‌ها و مجالس نیستید

فدای آن دل رئوفتان چقدر معرفت؟آخر معرفت هم حدی دارد!!کجاست این رعیت که قدر بداند؟  

قربانت گردم اما فکر نمی‌کنید این برهم زدن سخنرانی‌ و مجالس که موافق نظر مبارک همایونی نیست کمی‌ از مٔد افتاده است؟ علی‌ایحال این فقره بر هم زدن سخنرانی‌‌ها در سنوات ماضیه ایام ‌دویّم خرداد مرسوم بود   ما که امر ملوکانه را روی چشم می‌‌گذریم اما این جان نثاران اند که حالا ترقی‌ کرده اند که هر کدام ابریق تیزاب سلطانی پر شال دارند و تنابنده ای‌ نتق بکشد تیزاب بر سرش خالی‌ میکنند یا نظمیه با اوتل از روی سر بچه مردم تردد می‌کند جهت اجابت جان نثاری.کنفیکون کردن قنسول خانه‌های دول اجنبی که دیگر حکم پیش پرده خواانی روحوضی را دارد این بر هم زدن سخنرانی‌‌ها که ننر بازی بود که عجالتا منسوخ شد.معذلک این معرفت قبله عالم است که در تاریخ ممالک محروسه مشعشع است.

یکی‌ از گاری چی‌‌های قنات آب شاهی سر کوچه آسد هاشم یقه مان را گرفت که: در هر کلام قبله عالم هزار معنا و علم لدنی نهفته است یعنی‌ اینکه سخنرانی‌‌ها را برهم نزنید، تمام که شد طومار زندگی‌ سخن ران را در هم بپیچید اینجوری هم رعیت مسرور میشود از وفور آزادی بیان هم پًز ش را به دول اجنبی میدهیم و هم سخن ران به موقعش به سزای کردارش می‌رسد.همان گونه که بر زندگی‌ بانوی معظم نرگس محمدی گذشت که خدایش حفظ کند.

خواستم سخنرانی این گاریچی را بر هم بزنم یاد امر ملوکانه افتادم، حال این گاری چی‌ هم خونش مباح و عمرش هدر شد.تا امر ملوکانه چه باشد؟ 

خاک پای مولوکانه

تلقرافچی

Monday 9 May 2016

بگشایید درها را
بجنبانید سر‌ها را 
از چپ به راست از راست به چپ
یساول و قراول
خورشید تابان شد
شهر گلباران شد
وقت وقت حاجت شد
قبله عالم بیدار شد
فدایت گردم
چشم مبارک از خواب ناز قیلوله باز کردید و غنچهٔ دهان به ملاحت شکوفا کردید و عطر کلام به آفاق  افشاندید، بذر سخن به حکمت کاشتید و درختی تناور افرشتید به قاعده  درخت عر عر.بلکم بزرگ تر.
به حق امر تعلیم زبان ینگه دنیا و بریتیش را موقوف فرمودید که تحصیل این زبان‌های خبیثه سالم نیستند.
فدایت گردم از هر انگشتتان صد هنر میریزد  رعیت این یکی‌ را دیگر نخوانده بود که قبله عالم سر رشته در کار طبابت هم دارند که هر آینه محصل این زبان‌های خبیثه را بیاموزد سلامت از کفّ میدهد فلفور خون و بلغم و صفرا و سودا اختلاط می‌کند.قربان آن طبابت کردنتان،چقدر طبابت؟ آخر طبابت هم حدی دارد!! قربانت گردم شما به هر چه که اشارت می‌کنید میمون است.رعیت را چه به یاد گیری زبان‌های خبیثه،قبلهٔ عالم که تعیین کنند چه کسی‌ چه بیاموزد؟ رعیت و جان نثاران موظفند بگویند سمأعن و طاعتاً!
این طرف راپورت آماده است که این رئیس الوزرا چندیست گویا یک چیزیش میشود، هر آینه قبله عالم انگشت به چیزی اشارت میکنند ایشان فلفور ۲۴ ساعت نشده پاسخ را میگذارند در کاسه قبله عالم،ایشان گفته‌اند رعیت خود باید بخواهد که چه زبانی بیاموزد ؟چقدر ننر هستند ایشان آخر ننر بودن هم حدی دارد.
ایشان گویا هنوز تنشان گرم است نمی‌دانند که رعیت مگر باید چیزی را بخواهد؟!
علا ایحال همان درشکه چی‌ لا کتاب این بار حوالی پا خط یقه ما را گرفت و کنایه زد که: هی‌ فلانی قبله عالم میانه‌ی با زبان مبان  ندارند قبله عالم تنها یک زبان می‌شناسند آن هم زبان زور است. یعنی‌ که به اطفال زبان زور یاد بدهید که اگر در آینده به کسوت جان نثاران در آمدند که به رعیت زور بگویند اگر جزو رعیت عوام شدند زور بشنوند و دعا‌ کنند به جان بی‌ همتای قبله عالم!تازه جخ این رئیس الوزرا هم گویا تنش میخارد پنداشتی حمام فین کاشان زیاد دور نیست جخ روشور هم لازم نیست.
جان نثار ذات بی‌ همتای همایونی

تلقرافچی