Friday 17 February 2017

معنی‌ قهر همایونی

معنی‌ قهر همایونی

قربانت گردم.
انس و جّن مسحور به سحر کلامتان ،از آن لب شکرین که امر فرمودید آشتی‌ بی‌ معناست،
مصرع:این همه شهد و شکر زان دهن شیرین بود؟
حسب الامر دسته روضه  خوانان اندرونی (امامان معصوم جمعه)بانگ و فغان کردند و چماقی بر سر آقا سید رئیس الوزرا مسبوق که هیهات با این همه مظلمه در حق حکومت فخیمه دم از آشتی‌ میزنند !!عجالتا این سید نمی‌داند که رعیت و منور الفکر چقدر تا کنون به قبله عالم ظلم کرده‌اند  خاصه در سنهٔ ماضیه ۱۳۸۸.قربانت گردم چقدر ظلم آخر ظلم هم حدی دارد!!
حوالی تپه پا قاپوق بودیم یکی‌ از جلادان همایونی ساطور به دست سد راهمان شد و عرض کرد:حق با قبله عالم است که آشتی نکند چه اگر زبانم لال آشتی‌ کنند خوف آن میرود کرور کرور از جان نثاران ،از خفیه چی‌ و آجان و عصس و جلاد عدلیه بگیر تا بند و سیاهچال و کهریزک وقشون‌ تاجران چکمه پوش و من حقیر تا توی تلقرافچی  چرخ پنجم گاری خواهیم بود،این نانی که به روغن داریم از برکت همین قهر است،
‌دویّم اینکه تا تلنبه  نفت  پشت دیوار اندرونی همایونیست  قبله عالم چه احتیاجی به رعیت و منور الفکر دارد که با ایشان آشتی‌ کند ؟هر جا هم سنبه اجنبی پر زور بود چیزی از کیسه رعیت به ایشان صله میدهیم ،فی‌الواقع نانی که در قهر هست در آشتی‌ نیست
فدایت گردم حال معلوم مان شد اگر چه آشتی‌ تان بی‌ معناست عجالتا قهرتان کلی‌ معنا داشت !! حکماً حرف راست را هم باید ازهمان جلاد پا قپوق شنید.

فدوی
تلقرافچی

No comments:

Post a Comment