Monday 17 October 2016

*سنگی‌ بر گوری*

*سنگی‌ بر گوری*

فدایت گردم .
 از گوشه‌ و کنار  مملکت راپرتهایی  به دستمان می‌رسد که مانده ایم حیران   باید  از خواندنشان بخندیم یا گریه کنیم.
معذلک چندیست که جان نثاران ادای کفتار‌ها را در می‌آو‌رند که  در شبهای تار در نهایت رشادت سنگ قبر منور الفکر و مشاهیر مرحوم شده  را در گورستانها کنف یکن میکنند ،پنداشتی دیگر قنسول خانه‌ای سالم باقی‌ نمانده است لاجرم از بیکاری به گور کنی مشغول شده اند  .
قربانت گردم .حکماً این واقعه از دو جهت میمون است.
 اول اینکه این جان نثاران با شکستن سنگ قبرها  به تاسی‌ از مرحوم آقا شیخ صادق خلخالی جنت مکان خلد آشیان   که رسم گور ویران کنی‌ را از سنوات ماضیه در ممالک محروسه باب کردند ایشان را در گور شاد میکنند .حکماً ایشان پدر گور کنی معاصر میباشند.
‌دویّم اینکه منورلفکر جماعت حساب کار دستش میاید که قبل  از ملک الموت باید از جان نثارن اندرونی  خوف کنند که  نه در حیات و نه  در مماتشان نمی‌گذارند  آب خوش از گلویشان پایین  برود  ،مگر آنکه  به کسوت جان نثاری در آیند   وگرنه  ((سنگی‌  بر گوری)) از ایشان  باقی‌ نخواهد ماند .
از گورستان چهل تن‌  ر‌ه سپار  شاه عبدالعظیم  شدیم که  یکی‌ از مرده شوی‌های گورستان راهمان را بست و عرض کرد: شیپور از سر گشادش میزنید فی‌الواقع منورلفکر و مشاهیر بر روی آثارشان زندگی‌ میکنند نه روی سنگ قبرشان.
فدایت گردم جسارتاً. مرده شوی این مرده شوی را ببرد که این همه دلیری جان نثاران را اینگونه بی‌ مقدار کرد.

فدوی
تلقرافچی

No comments:

Post a Comment